استاد مرحوم رحیم مؤذن زاده که به خاطر اذان مشهور و تاریخی اش در حافظه ایرانیان و بسیاری از مسلمین جای دارد، در سال 1304 در اردبیل در خانواده ای متولد شد که شاید بیش از یک قرن به فعالیت های مذهبی می پرداخته اند. پدرش، مرحوم شیخ عبدالکریم اردبیلی، مؤذن بود و زمانی که در مسجد امام تهران اذان می خواند، صدایش به طور زنده از رادیو پخش می شد. شیخ عبدالکریم اردبیلی، تا سال 1322 در منطقه اردبیل به وعظ و اذان گویی مشغول بود و نخستین بار به خاطر اذانی که در این سال در رادیو گفته بود، شهرت پیدا کرد و سپس تا سال 1326 برنامه سحری رادیو را به صورت زنده، از طریق مسجد امام(مسجد شاه سابق) اجرا می کرد و در سال 1329 از دنیا رفت.
رحیم، نعیم، سلیم، محمود و داوود پنج پسر عالم بزرگ شیخ کریم بودند؛ همه شان به غیر از محمود، مداح اهل بیت شدند و حالا چند دهه است که صدای آنها بخشی از هویت مذهبی ترک زبان ها را تشکیل می دهد.
در آن سالها یک فرانسوی هنرشناس و صاحب ذوق، صدای اذان مرحوم شیخ عبدالکریم را بر روی صفحهی گرامافون ضبط کرده بود که آن صفحه اکنون در یکی از موزههای فرانسه نگهداری میشود.
در خانواده مؤذن زاده که اغلب به فعالیت های مذهبی و اذان گویی پرداخته اند، رحیم مؤذن زاده، فرزند ارشد شیخ عبدالکریم است، راه پدر را با جدیت بیشتر پی گرفت و عملاً پس از درگذشت پدرش به جای او قرائت اذان را ادامه داد.
اذان مشهور مؤذن زاده که در گوشه روح الارواح آواز بیات ترک(زند) خوانده شده است، اذانی است که رحیم مؤذن زاده در سال 1334 در میدان 15 خرداد در استودیوی 6 خوانده است.
به روایت خود مؤذن زاده، او در حالی که روزهدار بوده میخواسته است اذانی بگوید تا برای فرهنگ ایران و اسلام یادگاری ارزنده باشد. مؤذن زاده برای ضبط این اذان گوشههای مختلفی را میآزماید، اما هیچ کدام مورد پسندش واقع نمیشود، تا این که مناسب ترین گوشه را برای قرائت اذان، روحالارواح میبیند. ایشان بارها گفته است: "از ضبط این اثر همیشه یک احساس غرور معنوی در طول سالهای گذشته با من همراه بوده است و اگر تنها همین ثروت معنوی باقی بماند برای من کافی است".
استاد موذن زاده در روزهای پایانی حیات خود، زندگیاش را اینگونه توصیف کرده بود: «من سال 1304 در اردبیل به دنیا آمدم، در آن دوران ما عوض دبیرستان مکتب میرفتیم. همه هم متدین بودند. خانوادهها در دورهی ما در ابتدای امر بچهها را با قرآن مانوس میکردند. ما هم پس از طی این مرحله به مدرسه حاج ابراهیم آمدیم. طلبه بودیم به اصطلاح امروز، ولی در حین طلبگی، این اذان با ما همراه بود. صبح و ظهر و عصر و شب در مسجد و اماکن مذهبی هر روز اذان میخواندیم، تا اینکه یک شب که پدرم در خیابان ایران اردبیل ساکن شد. او عادت داشت هر کجا که میهمانی هم برود صبح پشت بام رفته و اذان بگوید، صبح آن روزی که پدرم اذان گفت: امام جمعهی اردبیل گفته بود که من صدای ملکوتی میشنوم، ببینید این صدا از کجا میآید. آنها همه خانهها را گشته بودند تا اینکه صاحب خانهی ما گفته بود شیخ عبدالکریم اردبیلی اینجا آمده و اوست که اذان گفته است. ما را خواستند و آوردند در مسجد و در داخل مسجد به ما 2 تا اتاق دادند. مرحوم پدرم سال 1322 برای نخستین بار اذان را در رادیو گفت و همین طور تا 1326 که برنامهی سحری را به صورت زنده اجرا میکرد.
او در سال 1329 سکته کرد و من قبول کردم جای او اذان بگویم تا الآن که با این سن و سال هنوز مشغولم و افتخار دارم که با گفتن آن یک اذان، برای اسلام و مملکتم کاری کردهام. ما که نه ثروت داریم و نه مکنت و همین یک اذان برایمان بهترین خیر است.
هر روز تلفن میزنند و میگویند که این اذان خیلی زیبا گفته شده است، میدانید چرا؟ من جوابتان را میدهم برای این که باطن- اشاره به قلب- خوشگل است، برای این که این اذان را با دهن روزه پر کردم تا قربه الی الله باشد. این یک کار مادی نبود بلکه معنوی بود نتیجهاش را هم میبینید. واعظ تهرانی در جایی گفته بود اذان همه قبول باشد اذان است اما این اذان موذنزاده آدم را وادار میکند که به مسجد بیاید.
البته این اذان گفتن در خانوادهی ما موروثی است. 150 سال است که خانوادهی ما اذان میگویند. حتی زمانی که در اردبیل آن موقعها شناسنامه میدادند به تناسب شغل و حرفه نام خانوادگی انتخاب میکردند. به بابایم هم گفته بودند تو چیکارهای؟ گفته بود موذن. گفته بودند نام خانوادگی شما موذن است.
زمانی که سال 1329 پدرم فوت کرد و من جای او رفتم. گویندهها میگفتند اذان، اذانی که به وسیله استاد موذن، "زاده اردبیلی" گفته شده است. لذا این "زاده اردبیلی" از آن موقع به اسم ما اضافه شد. یک روزی هم تصمیم گرفتم تا یک اذان یادگاری را بگویم. در استودیوی 6 صدا و سیما هر گوشهای انداختم نشد تا اینکه آن را در روحالارواح آواز بیات ترک به این شکل که بیش از 50 سال پخش میشود گفتم. ما ایرانی هستیم و اذان ما باید برخاسته از خودمان باشد. الان اذان خوانهایی هستند که تقلید میکنند از عربستان و این پسندیده نیست و خود ما باید ابتکار به خرج دهیم. الآن 50 سال است که کسی نتوانسته روی این اذان من اذان بگوید حتی برادرم سلیم که آن صدای گیرا و زیبا را دارد و این خواست خداست. همان خدایی که میگوید اگر با من یک صدایی کنید، محبت شما را به قلوب همه میاندازم. البته 20 سال پیش میخواستم یک اذان دیگر به مدت 15 دقیقه که در وسط آن دعا است را پر کنم اما نگذاشتند و گفتند که اذان 6 دقیقه بیشتر نمیشود. ولی در کل میخواهم بگویم در هر کاری که خدا و اخلاص در نظر گرفته شود آن کار جواب مثبتی خواهد داشت».
مرحوم موذن زاده پس از هر بند از اذان، ادعیه و عباراتی را به حالت زمزمه قرائت میکرد، اما به خاطر محدودیت زمانی پخش اذان در صدا و سیما، اذان ایشان بدون آن ادعیه و عبارت پخش میشود و تنها همان بند مربوط به شهادت بر ولایت امام علی پخش میشود.
حاجی اذان خودش را خیلی دوست دارد، مخصوصا علیا ولی الله و حی علی خیرالعمل را. این دو جمله سخت ترین و زیباترین بخش اذان حاج رحیم است.
اذانش آنقدر دلنشین است که گویا برای اولین بار است اذان میگوید. کسی نتوانسته روی اذانش اذان بگوید، حتی برادرش سلیم که صدای گیرا و زیبایی دارد و از نظر استاد این خواست خدا بود.
بزرگان فن میگفتند اذانش زیباترین، گیراترین و موزیکالترین اذانی است که در همهی کشورهای اسلامی اجرا شده. اذان حاج رحیم در تاریخ اذان و تاریخ موسیقی ایران یک اتفاق است. دوست موسیقی شناسی سالها پیش میگفت: اگر خداوند بیات ترک را دوست نداشت، اذان موذن زاده در این نغمه این گونه جانها را به پرواز در نمیآورد. رحیم مؤذن زاده اردبیلی مؤذنی است که صدایش در روح و جان ایرانیان خانه دارد و نغمههای اذان او در دل مؤمنین و حتی غیر متدینین خوش نشسته است.
مؤذن زاده اردبیلی که زمانی در اردبیل زندگی میکرد، بعدها به مهر شهر کرج کوچید و در آنجا ساکن شد. این اذان گوی سرشناس ایرانی، در سن هشتاد سالگی بر اثر بیماری روز پنجشنبه 5 خرداد ۸۴ در تهران دعوت حق را لبیک گفت. روحش شاد...
منبع: سایت حوزه
استان اردبیل یکی از استانهای ایران است که در شمال غربی این کشور واقع شده است. مساحت این استان ۱۷۹۵۳ کیلومترمربع(حدوداً ۱٫۰۹ درصد از مساحت کل کشور) و جمعیت آن بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ برابر یک میلیون و ۲۲۸ هزار نفر میباشد. مرکز این استان شهر اردبیل است و بر طبق آخرین تقسیمات کشوری، شامل ۹ شهرستان، ۲۵ بخش، ۲۱ شهر و ۶۶ دهستان میشود. این استان در سال ۱۳۷۲ از استان آذربایجان شرقی جدا و به استانی مستقل تبدیل شد.
استان اردبیل یکی از مناطق گردشگری در ایران است. یکی از ویژگیهای این استان آب و هوای مطبوع و خنک این منطقه در فصول بهار و تابستان میباشد. مجتمعهای آبگرم سرعین در ۳۵ کیلومتری غرب شهر اردبیل یکی از مشهورترین مناطق گردشگری استان اردبیل میباشد که در فصول گرم به خصوص تابستان، میزبان ده ها هزار گردشگر از اقصا نقاط ایران و کشورهای خارجی است. سرعین بیشترین هتل و هتل آپارتمان ها را با جمعیت نسبتاً کم ساکن، در مقایسه با سایر مناطق گردشگری ایران دارد. گفته میشود حدود ۷۰ هتل، هتل آپارتمان و مهمان پذیر در این شهر توریستی کوچک موجود است. اکثر ساکنان استان اردبیل را، آذریها تشکیل میدهند که به زبان ترکی آذربایجانی تکلم میکنند. البته در پارهای از نواحی استان، زبانهای تاتی و تالشی نیز در بین مردم تکلم میشوند
نام قدیمی شهر
غالب صاحبنظران نام قدیمی شهر را «آرتاویل» و از ریشه اوستایی میدانند. این نام از ترکیب دو کلمه «آرتا» (بهمعنی مقدس که در فارسی میانه تبدیل به «ارد» شدهاست و در کلماتی نظیر اردشیر آمدهاست) و «ویل» تشکیل شدهاست. امروزه در مناطق تالشنشین استان، هنوز هم به اردبیل، «آردویل» میگویند که معنی «شهر مقدس» را میدهد
لقبها
اردبیل در طول تاریخ، به نامهای گوناگونی از جمله «دارالارشاد»، «دارالملک»، «دارالعرفان»، «دارالامان» و «شهر مقدس» ملقب بودهاست و در دورههای مختلف، مرکز ایلات آذربایجان بوده و بهعلت قرارداشتن در مسیر جاده ابریشم، از رونق اقتصادی بسیار خوبی، برخوردار بودهاست
چشمههای آب معدنی
یکی از مهمترین جاذبههای گردشگری استان اردبیل، چشمههای آبگرم این استان واقع در شهر سرعین در ۳۰ کیلومتری شهر اردبیل است. در این شهر، ۸ چشمه آبگرم معدنی وجود دارد. علاوه بر این، ۱۴ چشمه آب معدنی دیگر در شهرهای دیگر استان از جمله نیر، خلخال و مشگینشهر وجود دارد.
کوهستان سبلان در جنوب شرقی مشکین شهر و در فاصله ۲۵ کیلومتری آن واقع شدهاست. این کوهستان دارای پوشش گیاهی متنوعی است و بیش از ۳۰۰۰ گونه گیاهی در آن شناسایی شدهاست. این کوه، یکی از آتشفشانهای خاموش کشور محسوب میشود و ارتفاع بلندترین قله این کوه که سلطان ساوالان نام دارد، ۴۸۰۰ متر از سطح دریا میباشد.
آرامگاه شیخ صفیالدین اردبیلی
بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی یکی از ده اثر باستانی مهم کشور بهشمار میرود. این بنا در سال ۷۶۵ هجری بنا شدهاست و در طول زمان مورد احترام پادشاهان صفوی بودهاست. بنای کنونی این بقعه شامل مجموعهای از گورهای شاهان و شاهزادگان صفوی و چند ساختمان دیگر (ازجمله مسجد، چینیخانه، حرمخانه و...) میشود. در سال ۱۳۸۶ تلاشهایی برای ثبت این اثر در فهرست آثار جهانی یونسکو آغاز شدهاست.
شورابیل
دریاچه شورابیل در حریم شهری اردبیل قرار دارد و شهرک های کوثر، مهر، راه و ترابری، دادگستری، ولیعصر و دانشگاه های محقق اردبیلی، پیام نور، علوم پزشکی و نمایشگاه بین المللی اردبیل در حاشیه این دریاچه قرار گرفتهاند. جهت اقامت توریست خارجی و میهمانان داخلی هتل شورابیل با درجه بندی دو ستاره در ساحل شمالی دریاچه و مجتمع توریستی کوثر با درجه بندی سه ستاره و با امکانات چهل و شش واحد سوئیت ویلائی و سالن کنفرانس،سالن همایش و دو باب رستوران، کافی شاپ، کافی نت و سالن ورزشی در زمینی به وسعت 26125 مترمربع در ساحل جنوبی دریاچه شورابیل ساخته شده است. دریاچه شورابیل که مساحت آن ۱۲۰ هکتار است، برای مصارف کشاورزی قابل استفاده بوده و در حال حاضر نوعی ماهی در آن پرورش داده میشود.
صنایع دستی
گلیم عنبران، جاجیم، شال، مسند عنبران، سفال، صنایع چوب مانند معرق، منبت و خراطی، مصنوعات چرمی و قالی بافی(قالیچه قوبای اردبیل بسیار معروف است)، قلاب بافی، مفرش، خورجین، ورنی(ورنی و زیرانداز حاوی رنگها و طرح هایی برگرفته از طبیعت زیبای آذربایجان، بیشتر توسط عشایر شاهسون دشت مغان بافته میشود).
آش شیر، آش دوغ، پیچاق قیمه، کوفته، لَوَنگی، خشیل، هُرا، قویماق، ترشی قورمه، ساج ایچی، سبزی قورمه، آب پیاز، آش اوماج، آَش یارما، بزباش، خورشت قاتق، تاس کباب، چیغیرتما، حلوا زرد، تر حلوا، حلوای زنجبیل، قیساوا و قیقاناق غذاهای محلی این استان هستند. همچنین مسند، سرشیر، کره، حلوای سیاه، آب نبات، شیرینی های محلی و تخمه آفتابگردان، عسل خالص سبلان، عصاره گل های رنگارنگ و عطرآگین طبیعت سرسبز سبلان مشهورترین سوغات منطقه میباشد. حلوای سیاه استان به صورت معجونی از جوانه گندم و کره طبیعی نشاط بخش و مقوی است.
منبع: سایت ویکی پدیا
با سلام مطالب این وبلاگ اختصاص به نوزدهمین دوره ی مسابقات اذان دانش آموزان سراسر کشور دارد