مصلحت خدا

تنها نجات یافته کشتی، اکنون به ساحل این جزیره دور افتاده، افتاده بود. او هر روز را به امید کشتی نجات، ساحل را و افق را به تماشا می‌نشست. سرانجام خسته و ناامید، از تخته پاره‌ها کلبه‌ای ساخت تا خود را از خطرات مصون بدارد و در آن  بیاساید. اما هنگامی که در اولین شب آرامش در جستجوی غذا بود، از دور دید که کلبه‌اش در حال سوختن است و دودی از آن به آسمان می رود.

بدترین اتفاق ممکن افتاده و همه چیز از دست رفته بود. از شدت خشم و اندوه در جا خشک‌اش زد. فریاد زد: «خدایــــا! چطور راضی شدی با من چنین کاری بکنی؟». صبح روز بعد با صدای بوق کشتی‌ای که به ساحل نزدیک می‌شد از خواب پرید. کشتی‌ای آمده بود تا نجاتش دهد. مرد خسته، و حیران بود. نجات دهندگان می‌گفتند: «خدا خواست که ما دیشب آن آتشی را که روشن کرده بودی ببینیم».

خدایا با من حرف بزن

مرد نجواکنان گفت: «ای خداوند و ای روح بزرگ، با من حرف بزن» و چکاوکی با صدای قشنگی خواند، اما مرد نشنید.

و سپس دوباره فریاد زد: «با من حرف بزن» و برقی در آسمان جهید و صدای رعد در آسمان طنین افکن شد، اما مرد باز هم نشنید.

مرد نگاهی به اطراف انداخت و گفت: «ای خالق توانا، پس حداقل بگذار تا من تو را ببینم» و ستاره‌ای به روشنی درخشید، اما مرد رو به آسمان فریاد زد: «پروردگارا، به من معجزه‌ای نشان بده» و کودکی متولد شد و زندگی تازه‌ای آغاز شد، اما مرد متوجه نشد و با ناامیدی ناله کرد: «خدایا، مرا به شکلی لمس کن و بگذار تا بدانم اینجا حضور داری».

اما مرد با حرکت دست، حتی پروانه را هم از خود دور کرد و قدم زنان رفت...

شناسنامه مسابقات اذان

ویژه: دانش آموزان پسر سراسر کشور

دوره: نوزدهمین

زمان: 23 لغایت 27 تیر ماه

مکان: اردبیل

افتتاحیه و اختتامیه: سالن ولایت

محل مسابقات: مرکز تربیت معلم علامه طباطبایی

تعداد دانش آموزان شرکت کننده: 99 دانش آموز راهنمایی، 132 دانش آموز متوسطه

آموزه‌هایی برای طبیعت‌گردی

 

* همیشه در کوهستان با احتیاط حرکت کنید و در هر مسیر و گذرگاهی مواظب باشید که هیچ سنگی را از کوه جدا نسازید و هیچ چیز را به پایین پرتاب نکنید.

* در کوهستان گل ها و گیاهان را بگذارید در جای خود باقی بمانند سبزتر و زیباتر بشوند و رشد کنند، زندگی آنها نیز مانند زندگی شما با ارزش است.

* در گذرگاه ها و هنگام  بالا رفتن یا پایین آمدن و در قله ها متوجه پرتگاه ها باشید و خود را به خطر نیندازید.

* در کوه همیشه برای حرکت از راه های مشخص و معین شده استفاده کنید.

* پیش از حرکت در هنگام کوهنوردی، «اندیشیدن» را فراموش نکنید. منظور این است که با فکر به کوه بروید، نه سرسری، بیهوده، بی هدف و بدون بررسی.

* آرام و به طور مداوم حرکت کنید، آرام نفس بکشید و پر حرفی نکنید. بگذارید این روش و نواخت حرکت شما چه در بالا رفتن و چه در بازگشت یکسان باشد.

* به هنگام گذر کردن از راه های باریک کوهستانی دقت داشته باشید که از سمت راست خود حرکت بکنید و به کسانی که از کناه شما می گذرند به اصطلاح تنه نزنید.

* به زمین زیر پاهایتان نگاه کنید. در فرصت های بسیاری که دارید به اطرف نیز نظر بیندازید. خوب تماشا بکنید. از طبیعت استفاده ببرید و بکوشید که بیشتر بدانید و درک کنید.

* در کوهستان به گونه ای حرکت کنید که در هر چند قدم نیازی به استراحت نداشته باشید.

* هر گاه احساس گرسنگی یا خستگی کردید فوری از حرکت باز ایستید و به استراحت بپردازید.

* روی سنگ‌های سرد یا علف‌ها و زمین‌های مرطوب ننشینید. روی چوب، علف خشک و مانند آنها استراحت بکنید و بهتر است چیزی مانند روزنامه و یا اسفنج زیر خود بگذارید.

ادامه مطلب ...

پندهای آموزنده در قالب اصطلاحات ورزشی

گل بزنید، گول نزنید.

دروازه‌بان دلتان باشید.

هیچکس را به تور نیندازید.

شوت‌های شیطان را برگردان بزنید.

از شیطان نه گل بخورید، نه گول.

توپ دلتان را به هر کسی پاس ندهید.

شیطان را از میدان دلتان اخراج کنید.

سعی کنید در میدان زندگی اوت نشوید.

نگاه به نامحرم پنالتی به نفع شیطان است.

به خود اخطار کنید تا از دیگران اخطار نگیرید.

دنیا توپی است که هر لحظه به کسی پاس داده می‌شود.

شیطان مهاجمی است که دروازه دل را هدف می‌گیرد.

کمیته فوق برنامه

کلمه ها، احساس ها و اندیشه ها

کلمه ها بر احساس ها و اندیشه ها تاثیر می گذارند، احساس ها بر افکار و کلمه ها مؤثرند، اندیشه ها بر کلمه ها و احساس ها تاثیر می گذارند.

بگوییم: از اینکه وقت خود را در اختیار من گذاشتید متشکرم

نگوییم: ببخشید که مزاحمتان شدم


بگوییم: در فرصت مناسب کنار شما خواهم بود

نگوییم: گرفتارم


بگوییم: راست می گی؟ راستی؟

نگوییم: دروغ نگو


بگوییم: خدا سلامتی بده

نگوییم: خدا بد نده


بگوییم: هدیه برای شما

نگوییم: قابل ندارد


بگوییم: با تجربه شده

نگوییم: شکست خورده


بگوییم: قشنگ نیست

نگوییم: زشت است


بگوییم: خوب هستم

نگوییم: بد نیست


بگوییم: مناسب من نیست

نگوییم: به درد من نمی خورد


بگوییم: با این کار چه لذتی می بری؟

نگوییم: چرا اذیت می کنی؟


بگوییم: شاد و پر انرژی باشید

نگوییم: خسته نباشید


بگوییم: من

نگوییم: اینجانب


بگوییم: دوست ندارم

نگوییم: متنفرم


بگوییم: آسان نیست

نگوییم: دشوار است


بگوییم: بفرمایید

نگوییم: در خدمت هستم


بگوییم: خیلی راحت نبود

نگوییم: جانم به لبم رسید


بگوییم: مسئله را خودم حل می کنم

نگوییم: مسئله ربطی به تو ندارد


تلاش کنید! تلاش کنید همان گونه باشید که می گویید، تلاش کنید همان گونه رفتار کنید که از دیگران انتظار دارید. تلاش کنید همان گونه رفتار کنید که گرفتار عذاب وجدان نشوید. تلاش کنید تا راست گویی و صداقت عادت شما شود. تلاش کنید همیشه دنبال یادگیری باشید. تلاش کنید با پیدا کردن دوستان جدید دوستان قدیمی را هم حفظ کنید. تلاش کنید برای خوب کار کردن خوب هم استراحت کنید. تلاش کنید همیشه برای اطرافیانتان جذاب باشید. تلاش کنید اگر از کسی رنجیده اید، با خود او صحبت کنید، نه پشت سر او. تلاش کنید وقتی به موفقیتی می رسید، آنهایی که در این راه به شما کمک کرده اند را فراموش نکنید. تلاش کنید تا عهدی شکسته نشود و اگر هم می شکند، شما نباشید. تلاش کنید تا باور کنید دیگران وظیفه ای در قبال شما ندارند و عامل سعادت یا شقاوت هر کس خود اوست. تلاش کنید قدردان لطف دیگران باشید و با رفتار و گفتارتان آنها را از محبت پشیمان نکنید. تلاش کنید به هر چیز آنقدر بها بدهید که استحقاقش را دارد. تلاش کنید دنیا را با زیبایی هایش ببینید.

نکاتی در مورد نماز جماعت

نماز معتمرین دانش آموزی در اردوگاه مقدس اردبیلی 

نماز جماعت، فرمان خداوند سبحان است.

نماز جماعت، سنت رسول خدا(ص) و ائمه ی اطهار است.

نماز جماعت، باقیات الصالحات است.

نماز جماعت، معراج نمازگزاران است.

نماز جماعت، سبب خشنودی خداوند است.

نماز جماعت، نزول رحمت و برکات الهی است.

نماز جماعت، کفاره ی گناهان است.

نماز جماعت، مانع تنگی معاش می شود.

نماز جماعت، موجب وحدت در صفوف مسلمین است.

نماز جماعت، مانع فشار قبر می شود.

نماز جماعت، سبب ورود مامومین به بهشت می شود.

نماز جماعت، اعلام موجودیت و حضور در برابر کفار است.

نماز جماعت،نماز جماعت سبب برائت از آتش دوزخ می شود.

نماز جماعت، نجات دهتده از سختی ها و دشواری های قیامت است.

نماز جماعت، نور و چراغ نمازگزار در قبر است.

نماز جماعت، سبب استجابت دعا می شود.

نماز جماعت، نشانه ی شیعیان است.

نماز جماعت، ملاک دوستی مومنان است.

نماز جماعت، در ظهر عاشورا با آن مشکلات و در مقابل دشمن برپا شد. این برای ما یک درس است.

ثواب نماز جماعت

نماز به صورت نماز جماعت:

امام رضا(ع) می فرماید: الصَلوةُ فی جَماعةٍ اَفضَلُ؛ نماز به صورت جماعت با فضیلت تر است.

محمد بن عماره می گوید: از حضرت امام رضا(ع) سوال کردم: مردی نماز را به تنهایی در مسجد کوفه می خواند، آیا فضیلت این نماز بیشتر است یا در جماعت شرکت کردن؟ حضرت فرمودند: نماز جماعت افضل است.

فضیلت نماز جماعت:

حضرت رسول(ص) می فرماید: یک نماز که به جماعت برگزار گردد، برتری و فضیلت دارد بر بیست و پنج نماز فُرادی.

ادامه مطلب ...

نماز جماعت در کلام الهی

1- توجه خداوند به نماز جماعت:

وَ اَقیمُوا الصّلوة وَ اتُوا الزّکوة وارکَعوا مَعَ الرّاکعین؛ نماز را بر پای دارید و زکات بدهید و رکوع کنید با رکوع کنندگان.

نکات ویژه:

1- اصل فرمان نماز با جماعت است، اساس دین اجتماع است و انزوا و گوشه نشینی محکوم است.

2- دعوت خداوند به اقامه ی نماز و پرداخت زکات و شرکت در نماز جماعت است.

3- پس از ذکر اقامه ی نماز مجدداً امر به رکوع با رکوع کنندگان کرده که نشانه ی اهمیت نماز جماعت است.

4- رکوع از اجزای مهم در نماز جماعت است چون از نماز جماعت تعبیر به رکوع شده است.

5- رسول الله(ص) و علی بن ابیطالب(ع) از مصادیق رکوع کنندگان هستند.

6- اقیموا الصَلوة؛ نماز را به پا داریم؛ یعنی تنها خودتان نمازخوان نباشید؛ بلکه چنان کنید که آیین نماز در جامعه انسانی برپا شود و مردم با عشق و علاقه به سوی آن بیایند.

7- بعضی از مفسّران گفته اند تعبیر به«قیموا» اشاره به این است که نماز شما تنها اذکار و اوراد نباشد؛ بلکه آن را به طور کامل به پا دارید که بهترین رکن آن توجه قلبی و حضور دل در پیشگاه خدا و تاثیر نماز در روح و جان آدمی است.

ادامه مطلب ...

روایت

آنچه می شنوم تو نیز می شنوی

امام صادق"علیه السلام" فرمود: جبرئیل برای ابلاغ اذان بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شد، در این هنگام، سر مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر روی زانوی علی"علیه السلام" بود، آنگاه جبرئیل فصل های اذان و اقامه را به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آموخت، هنگامی که آن حضرت از آن حالت بیرون آمد به علی"علیه السلام" فرمود: آیا کلمات اذان و اقامه را شنیدی؟ حضرت علی"علیه السلام" عرض کرد: آری فرمود: فرا گرفتی؟ حضرت علی"علیه السلام" عرض کرد: آری. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هماندم فرمود: «ادع لی بلالا نعلمه» یعنی، بلال حبشی را نزد من به طلب تا اذان را به او بیاموزم. حضرت علی"علیه السلام" بلال را طلبید و کلمات اذان و اقامه را به او یاد داد.

خلیفه خدا

عمر بن حصین روایت کرده گفت: من و عمر بن خطاب حضور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نشسته بودیم و امیرالمؤمنین"علیه السلام" هم در کنار پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم جلوس کرده بود که پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم این آیه را تلاوت نمود: «امن یجیب المضطر اذا دعاه» ناگاه امیرالمؤمنین"علیه السلام" ضجه ای کرد و ناله ای نمود پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: یا علی! چرا با شنیدن این آیه جزع نموده مضطرب شدی؟

گفت: ای رسول خدا چگونه جزع نکنم در صورتی که در این آیه خداوند تصریح می فرماید که شما را خلیفه های روی زمین قرار دادیم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: یا علی! جزع نکن، به خدا قسم ترا دوست نمی دارد مگر مؤمن و دشمن نمی دارد ترا مگر منافق.

دابة الله کیست؟

از حضرت صادق"علیه السلام" روایت کرده فرمود: روزی پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم وارد مسجد شد دید امیرالمؤمنین"علیه السلام" ریگ های مسجد را جمع کرده و سر مبارکش را روی ریگ ها گذارده و به خواب رفته است، او را با پای مبارک خود حرکت داد، فرمود: ای دابة الله برخیز. یکی از اصحاب حضور پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم عرض کرد: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آیا جایز است ما فرزندان خود را به این اسم به نامیم؟ حضرت فرمود: خیر، به خدا قسم این کلمه دابة الله مختص پسر عمم علی"علیه السلام" است. اصبغ بن نباته می گوید: روزی حضور مولای امیرالمؤمنین"علیه السلام" بودم خدمتش عرض کردم: دابه ای که خداوند در قرآن[سوره نمل، آیه 82] بیان فرمود: کیست؟ حضرت فرمود: همان شخصی است که نان سرکه و زیتون تناول می کند؛ که مقصود حضرت خود آن جناب بوده که در حال خوردن آنها بوده.

اهمیت نماز جماعت

 

آرزوی جبرئیل:

پیامبر اکرم(ص) فرمود: به خاطر انجام دادن هفت کار جبرئیل آرزو داشت کاش از فرزندان آدم(ع) بود. یکی از آن کارها، خواندن نماز با جماعت است.

عشق ورزیدن به نماز جماعت:

ربیع بن خیثم با آنکه فلج شده بود از نماز جماعت دست بر نمی داشت. هر روز دست او را می گرفتند و او پای بر زمین می کشید و خود را به نماز جماعت می رساند. شخصی به او گفت: اگر در خانه نماز بخوانی بهتر است و بر تو حَرَجی نیست. ربیع گفت: هر کس صدای«حیّ علی الصَّلوة» را شنید لازم است که اجابت کند، اگرچه در رفتن به زحمت بیفتد.

اجابت اذان گو:

رسول خدا(ص) فرمود: آن گاه که موذن بانگ برآورد «اَشهَدُ اَن لا اِلهَ اِلَّا الله» خدای متعال می فرماید: «ای امت محمد! در هر جا که هستید با گروهی از مردم به نماز جماعت مشغول شوید».

سفارش لقمان:

لقمان به فرزندش فرمود: پسرم! نماز را به جماعت بخوان، اگر چه روی نیزه باشد.

اولین نماز جماعت:

امام صادق(ع) فرمود: «نخستین جماعتی که برگزار شد، روزی بود که رسول خدا(ص) داشت نماز می خواند و علی بن ابیطالب امیرالمومنین(ع) همراه آن حضرت بود».

تنهایی جماعت:

حسن صیقل از ابی عبدالله امام صادق(ع) از کمترین تعداد جماعت سفارش کرد. امام(ع) فرمود: یک مرد و زن و اگر کسی در مسجد حاضر نباشد، مومن به تنها جماعت است؛ زیرا زمانی که اذان و اقامه را گفت، دو صف از فرشتگان در پشت سر او به نماز می ایستند، و اگر تنها اقامه گفت، یک صف از فرشتگان به او اقتدا می کنند. و نیز پیامبر خدا(ص) فرمود: مومن به تنهایی حجت و تنهایی جماعت است.

تاخیر نماز به خاطر جماعت:

جمیل بن صالح از امام صادق(ع) سوال کرد: کدام یک از این دو افضل است؟ انسان در اول وقت نمازش را بخواند یا مقداری نماز را تاخیر بیندازد تا با اهل مسجد به جماعت نماز بخواند، زمانی که مسجد امام جماعت دارد؟

حضرت فرمود: «نماز را به تاخیر بیندازد، تا با اهل مسجد نماز بخواند، زمانی که مسجد امام جماعت دارد».

بوی مشک در صف جماعت:

عالم متقی حاج شیخ محمد باقر شیخ الاسلام(رحمة الله) فرمود: من عادت داشتم همیشه پس از فراغت از نماز جماعت با کسی که طرف راست و چپ من بود، مصافحه می کردم. وقتی در نماز جماعت مرحوم میرزای شیرازی اعلی الله مقامه در سامرا، پس از نماز، با شخصی که طرف راستم نشسته بود، که یک نفر از اهل علم و بزرگوار بود، مصافحه کردم و در طرف چپ، یک نفر روستایی بود که به نظرم کوچک آمد و با او مصافحه نکردم. بلافاصله از خیال فاسد خود پشیمان شدم و به خود گفتم: شاید همین شخصی که به نظر تو شانی ندارد، نزد خداوند محترم و عزیز باشد. فوراً با کمال ادب با او مصافحه کردم، پس بوی مشک عجیبی که مانند مشک های دنیوی نبود، به مشامم رسید و سخت خوشوقت و دلشاد گشتم و احتیاطاً از وی پرسیدم: با شما مشک است؟ فرمود: نه، من هیچوقت مشک نداشتم. یقین کردم که از بوهای روحانی و معنوی است، و نیز یقین کردم شخصی است جلیل القدر و روحانی. از آن روز متعهد شدم که هیچوقت به حقارت به مومنی نظر نکنم.نماز جماعت در سخت ترین حال:

پیغمبر اکرم(ص) در حال احتضار بود؛ ناگهان صدای بلال، موذن مدینه به گوش رسید و اذان صبح در مدینه طنین انداز شد. رسول خدا(ص) برخاستند و وضو گرفتند دستی بر دوش امیر مومنان علی(ع) و دستی بر دوش فضل بن عباس انداختند و به سختی تمام به مسجد آمدند و نماز صبح را به جماعت با مردم برگزار کردند، بعد از نماز به سوی خانه بازگشتند در بستر آرمیدند.

شتاب به سوی نماز جماعت:

یکی از مسلمین با شتاب به سوی مسجد پیامبر(ص) آمد تا در نماز جماعت آن حضرت شرکت کند. وقتی که به در مسجد رسید، دید که مردم از مسجد بیرون می آیند. از یکی پرسید: چرا از مسجد بیرون می آیید؟ او گفت: نماز جماعت تمام شد. به کجا می روی؟ آن مرد عقب مانده، از اعماق قلب آهی کشید و افسوس خورد که چرا موفق به درک جماعت نشده است. مردی از مسلمین به او گفت: تو آن آه سوزان را به من ببخش و من نماز جماعتم را به تو می بخشم. مرد عقب مانده گفت: بسیار خوب، من آه خودم را به تو دادم و تو نمازت را به من بده(در این جا نیز عقب مانده به آه خود مغرور نشد). عقب مانده این را گفت و به مسجد رفت.همان شب در عالم خواب دید که هاتفی به او گفت: خوشا به حالت روحانی تو، که آه سوزان را دادی و آب حیات و شفا یافتی و سپس به خاطر گذشت از مقام روحانی آن آه، در مقابل نماز شخص دیگر، نماز همه ی آن ها که در مسجد بودند، قبول درگاه خدا شد.

نماز جماعت به امامت حضرت مهدی(ع):

بعد از آنکه حضرت عیسی(ع) به یاران حضرت مهدی(عج) می پیوندد، حضرت مهدی(عج) به آن حضرت می گوید: جلو بایست و با مردم نماز بخوان، ولی حضرت عیسی می گوید: نماز برای تو اقامه شده؛ لذا پشت سر حضرت ولی عصر(عج) می ایستد و نماز می خواند و با او بیعت می کند.

منبع: سایت تبیان

شاهکار هنری حضرت علی(ع)، خطبه بدون نقطه

لحَمدُ لِلّهِ أهلِ الحَمدِ وَ أحلاهُ، وَ أسعَدُ الحَمدِ وَ أسراهُ، وَ أکرَمُ الحَمدِ وَ أولاهُ. الواحدُ الاحدُ الأحَدُ الصَّمَدُ، لا والِدَ لَهُ وَ لا وَلَدَ. سَلَّطَ المُلوکَ وَ أعداها، وَ أهلَکَ العُداةَ وَ أدحاها، وَ أوصَلَ المَکارِمَ وَ أسراها، وَ سَمَکَ السَّماءَ وَ عَلّاها، وَ سَطَحَ المِهادَ وَ طَحاها، وَ وَطَّدَها وَ دَحاها، وَ مَدَّها وَ سَوّاها، وَ مَهَّدَها وَ وَطّاها، وَ أعطاکُم ماءَها وَ مَرعاها، وَ أحکَمَ عَدَدَ الاُمَمِ وَ أحصاها، وَ عَدَّلَ الأعلامَ وَ أرساها. الاِلاهُ الأوَّلُ لا مُعادِلَ لَهُ، وَلا رادَّ لِحُکمِهِ، لا إلهَ إلّا هُوَ، المَلِکُ السَّلام، المُصَوِّرُ العَلامُ، الحاکِمُ الوَدودُ، المُطَهِّرُ الطّاهِرُ، المَحمودُ أمرُهُ، المَعمورُ حَرَمُهُ، المَأمولُ کَرَمُهُ. عَلَّمَکُم کَلامَهُ، وَ أراکُم أعلامَهُ، وَ حَصَّلَ لَکُم أحکامَهُ، وَ حَلَّلَ حَلالَهُ، وَ حَرَّمَ حَرامَهُ. وَ حَمَّلَ مُحَمَّداً(صَلَّ اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) الرِّسالَةَ، وَ رَسولَهُ المُکَرَّمَ المُسَدَّدَ، ألطُّهرَ المُطَهَّرَ. أسعَدَ اللهُ الاُمَّةَ لِعُلُوِّ مَحَلِّهِ، وَ سُمُوِّ سُؤدُدِهِ، وَ سَدادِ أمرِهِ، وَ کَمالِ مُرادِهِ. أطهَرُ وُلدِ آدَمَ مَولوداً، وَ أسطَعُهُم سُعوداً، وَ أطوَلُهُم عَموداً، وَ أرواهُم عوداً، وَ أصَحُّهُم عُهوداً، وَ أکرَمُهُم مُرداً وَ کُهولاً. صَلاةُ اللهِ لَهُ لِآلِهِ الأطهارِ مُسَلَّمَةً مُکَرَّرَةً مَعدودَةً، وَ لِآلِ وُدِّهِمُ الکِرامِ مُحَصَّلَةً مُرَدَّدَةً ما دامَ لِالسَّماءِ أمرٌ مَرسومٌ وَ حَدٌّ مَعلومٌ. أرسَلَهُ رَحمَةً لَکُم، وَ طَهارَةً لِأعمالِکُم، وَ هُدوءَ دارِکُم وَ دُحورَ، عارِکُم وَ صَلاحَ أحوالِکُم، وَ طاعَةً لِلّهِ وَ رُسُلِهِ، وَ عِصمَةً لَکُم وَ رَحمَةً. اِسمَعوا لَهُ وَ راعوا أمرَهُ، حَلِّلوا ما حَلَّلَ، وَ حَرِّموا ما حَرَّمَ، وَ اعمِدوا – رَحِمَکُمُ اللهُ – لِدَوامِ العَمَلِ، وَ ادحَروا الحِرصَ، وَ اعدِموا  الکَسَلَ، وَ ادروا السَّلامَةَ وَ حِراسَةَ مُلکِ وَ رَوعَها، وَ هَلَعَ الصُّدورِ وَ حُلولَ کَلِّها وَ هَمِّها. هَلَکَ وَ اللهِ أهلُ الاِصرارِ، وَ ما وَلَدَ والِدٌ لِلاِسرارِ، کَم مُؤَمِّلٍ أمَّلَ ما أهلَکَهُ، وَ کَم مالٍ وَ سِلاحٍ أعَدَّ صارَ لِلأعداءِ عُدَّةً وَ عُمدَةً. اَللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ وَ دَوامُهُ، وَ المُلکُ وَ کَمالُهُ، لااِلهَ إلّا هُوَ، وَسِعَ کُلَّ حِلمٍ حِلمُهُ، وَ سَدَّدَ کُلُّ حُکمٍ حُکمُهُ، وَ حَدَرَ کُلَّ عِلمٍ عِلمُهُ. عَصَمَکُمُ وَ لَوّاکُم، وَ دَوامَ السَّلامَةِ أولاکُم، وَ لِلطّاعَةِ سَدَّدَکُم، وَ لِلاِسلامِ هَداکُم، وَ رَحِمَکُم وَ سَمِعَ دُعاءَکُم، وَ طَهَّرَ أعمالَکُم، وَ أصلَحَ أحوالَکُم. وَ أسألُهُ لَکُم دَوامَ السَّلامَةِ، وَ کَمالَ السَّعادَةِ، وَ الآلاءَ الدّارَةَ، وَ الاَحوالَ السّارَّةَ، وَ الحَمدُ لِلّهِ وَحدَهُ.

معنی:
ستایش مخصوص خدایی است که سزاوار ستایش است. از آنِ اوست رساترین ستایش و شیرین ترین آن و سعادت بخش ترین ستایش و سخاوت بارترین(و شریف ترین) آن و پاک ترین ستایش و بلند ترین آن و ممتازترین ستایش و سزاوارترین آن. یگانه و یکتای بی نیاز(ی که همه نیازمندان و گرفتاران آهنگ او نمایند). نه پدری دارد و نه فرزندی. شاهان را(به حکمت و آزمون) مسلّط ساخت و به تاختن واداشت. و ستمکاران(و متجاوزان) را هلاکت نمود و کنارشان افکند. و سجایای بلند را(به خلایق) رسانید و شرافت بخشید. و آسمان را بالا برد و بلند گردانید. بستر زمین را گشود و گسترش داد و محکم نمود و گسترده ساخت. آن را امتداد داد و هموار کرد و(برای زندگی) آماده و مهیّا فرمود. آب و مرتعش را به شما ارزانی داشت. تعداد اقوام را(برای زندگی در آن) به درستی (و حکمت) مقرّر فرمود و بر شمار(یکایک) آنان احاطه یافت. و نشانه های بلند(هدایت) مقرّر فرمود و آنها را بر افراشته و استوار ساخت. معبود نخستین که نه او را هم طرازی است و نه حکمش را مانعی. خدایی نیست جز او، که پادشاه است و مایه ی سلامت، صورتگر است و دانا، فرمانروا و مهربان، پاک و بی آلایش. فرمانش ستوده است و حریم کویش آباد(به توجّه پرستندگان و نیازمندان) است و سخایش مورد امید. کلامش را به شما آموخت و نشانه هایش را به شما نمایاند. و احکامش را برایتان دست یافتنی نمود. آنچه روا بود حلال و آنچه در خور ممنوعیت بود، حرام شمرد. بار رسالت را بر دوش محمّد(صلّی الله علیه و آله) افکند. (همان) رسول گرامی که بدو سروری و درستی(در گفتار و کردار و رفتار) ارزانی شده، پاک و پیراسته است. خداوند این امّت را به خاطر برتریِ مقام و بلندیِ شرف و استواری دین او و کامل بودنِ آرمانش سعادت بخشید. او بی آلایش ترین فردِ از آدمیان در هنگامه ولادت و فروزنده ترین ستاره یمن و سعادت است. او بلند پایه ترین آنان(در نیاکان) است و زیباترین آنها در(نسل و) شاخسار و درست پیمان ترین و کریم ترین آنان است در نوجوانی و بزرگسالی.

درود خداوند از آن او و خاندان پاکش باد، درودی خالص و پی در پی و مکرّر(برای آنان) و برای دوست داران بزرگوارشان، درودی ماندگار و پیوسته، (برای همیشه:) تا وقتی که برای آسمان حکمی مرقوم است و نقشی مقرّر. او فرستاد تا تا برایتان رحمتی باشد و مایه پاکیزگی اعمالتان و آرامش سرای(زندگی) شما و بر طرف شدن نقاط ننگ (: و شرم آور کار)تان. و تا مایه صلاح حالتان باشد و اطاعت شما از خدا و رسولانش و موجب حفظ شما و رحمتی(بس بزرگ).

از او فرمان برید و بر دستورش مواظبت ورزید. آنچه را حلال دانست، حلال و هر چه را حرام داشت حرام بشمارید. خدایتان رحمت کند؛ آهنگ کوششی پیوسته نمایید و آزمندی را از خود برانید و تنبلی را وا نهید. و از درگاهش سلامت و حفظ حاکمیّت و بالندگی آن را و کمال سعادت را بطلبید و حمد آن یگانه را به جا آورید.